به گزارش شهرآرانیوز؛ یک محله چهارهزارو دویستنفری است و یک نانوایی. نام کوی عماریاسر و مردم شریف و نجیبش با کمبود امکانات گره خورده است. مردمی که این روزها توقع زیادی ندارند و واجبترین مشکل محلهشان، تهیه قوت غالب است. بیشترشان سن و سالدار هستند و به اجبار در سرما و گرمای زمستان و تابستان، با زنبیل به نانواییهای خیابان مصلی میروند. تعدادی از آنها نیز خطر گذر از بزرگراه بسیج را به جان میخرند و با همان کمر خمیده و دستوپای سست و بیحال، خود را به سمت دیگر بزرگراه میرسانند تا بتوانند چند عدد نان تازه و باکیفیت تهیه کنند.
برای این آمدوشدشان، هیچ چارهای ندارند و همگی از این وضعیت به ستوه آمدهاند. به گفته ساکنان محله، نان لواش، تنها نانوایی محله، چنگی به دل نمیزند و به تعبیر بعضی از آنها، اصلا قابل خوردن نیست.
ساکنان محله عمار یاسر از صدای مردم شهرآرا میخواهند تا صدایشان را به گوش مسئولان برساند. میخواهد مسئولان تدبیری برای نانوایی این محله داشته باشند تا برای تأمین هر روزه نان مجبور نباشند در سرما و یخبندان برای خرید چند عدد نان از محله خارج شوند.
ساعت از ۱۴ گذشته است،، اما پیر و جوان و کوچک و بزرگ کنار در مسجد جواد الائمه (ع) منتظر خبرنگار و عکاس شهرآرا ایستادهاند. دل پری از کمبود امکانات در محلهشان دارند، اما میگویند نبود نانوایی درست و حسابی در محله، عجیب آزارشان میدهد. زهره فتحعلیزاده، از فعالان فرهنگی محله است. او سالها پیگیر به راه افتادن یک نانوایی که نان خوب دست مردم بدهد، بوده است.
فتحعلیزاده میگوید: خدا را خوش میآید که مردم خوب این محله برای داشتن یک نانوایی درست و حسابی به صورت مداوم دست به دامن این مسئول و آن مسئول بشوند؟ همه هم از مسئولان عالیرتبه تا مدیران شهری سطح پایینتر به اینجا آمدهاند و وعده دادهاند و رفتهاند.
مگر حالا چه میخواهیم؟ چند کیسه آرد با سهمیه دولتی، همین! آیا این خواسته واقعا کار سخت و نشدنی است؟
در همین حین یکی از متولیان مسجد جوادالائمه (ع)، کرکره سفید مغازه بزرگ کنار مسجد را بالا میدهد و میگوید: بفرمایید این هم فضا و مکانی برای نانوایی، مرتب و مجهز و طبق استانداردهای نانوایی سرامیک و تمیز. مسئولان دیگر چه بهانهای دارند؟
حجتالاسلام حسن محمدزاده، امام جماعت این مسجد از مساعدتهای هیئت امنای مسجد میگوید: متولیان مسجد برای جبران کمبود نانوایی به توافق رسیدهاند این مکان را به نانوایی اختصاص دهند. حتی تأکید شد به مدت یک سال این مغازه در اختیار متصدی نانوایی به صورت کاملا رایگان و بدون دریافت اجاره باشد تا نان خوب سرسفره مردم این محله برساند.
محمدزاده تأکید میکند: بعد از این مدت نیز همه منافع این کسبوکار برای مسجد و آبادانی امور محله است و به هیچ عنوان در جیب شخص خاصی نمیرود.
در ادامه محمد بنا، از دیگر فعالان فرهنگی محله، توضیح میدهد: مشکل فقط چند کیسه آرد با سهمیه دولتی است، زیرا ساکنان این محله توان خرید نان با آرد نرخ آزاد را ندارند.
ابراهیمی از پیگیریکنندههای اصلی این ماجراست. او میگوید: فرماندار، رئیس سابق اتحادیه نانوایی و دیگر دستاندرکاران برای اینکه چند کیسه نان یارانهای به این مکان تازه تأسیس بدهند، قول مساعد دادهاند، اما اداره غله مشهد زیر بار نمیرود و میگوید: سهمیه دولتی در کار نیست. آرد فقط آزاد.
او در ادامه میگوید: مجتمع سادات به این محله الحاق شده است و در این راستا جمعیت آنها نیز به کوی عماریاسر افزوده شده است. قطعا این همه جمعیت، نانوایی، مدرسه و دیگر امکانات شهری میخواهد.
این فعال فرهنگی از مصائب نبود نانوایی در این محدوده میگوید: مردم این محله بیشترشان از نانواییهای محله محمدآباد که درست طرف مقابل ماست، نان تهیه میکنند، اما عبور از این گذر، گاهی به قیمت از دست دادن مالشان یا صدمه به جانشان تمام شده است.
چند وقت پیش خانمی مورد زورگیری قرارگرفت و طلاهایش را ربودند. تصادف هم که تا دلتان بخواهد رخ میدهد. همین جمعیتی که اینجا جمع شدهاند حداقل هر کدامشان یا به چشم دیدهاند یا خود و اطرافیانشان که میخواستهاند بروند نان تهیه کنند دچار سانحه شدهاند.
او گلایهاش را اینطور درمیان میگذارد: جان چند نفر دیگر باید به خطر بیفتد، تا مسئولی برای چند کیسه آرد دولتی دستوری بدهد؟
این همه نانوایی در محلههای دوروبر و حتی دورتر وجود دارد که نانهایشان خشک و روانه گاوداریها میشود یا آنقدر نان میپزند که نمیدانند چه کار کنند. حداقل چند کیسه از سهمیه آرد یارانهای آنها را برای ساکنان این محلهها درنظر بگیرید.
تجربه خانم هفتادوسه ساله محله برای تهیه چند عدد نان، شنیدنی است. میگوید: گاهی که همسایهها در محله سفره ائمه (ع) یا ختم صلوات میگیرند من اگر نان برشتهای ببینم با اجازه صاحب سفره بر میدارم، چون غنیمت است. پای رفتن به نانوایی آن هم این همه راه دور را ندارم. مدتها پیش یکبار که میخواستم برای تهیه نان بروم با خودم گفتم بزرگراه خطرناک است و قصد کردم از پل هوایی که آن هم خیلی دورتر است، خودم را به محمدآباد و نانواییاش برسانم. چشمتان روز بد نبیند آسانسور پل هوایی هم خراب بود.
همسایهها میگویند همچنان خراب است. لنگان لنگان از وسط بزرگراه رفتم و کم مانده بود با ماشینی که سرعت زیادی داشت تصادف کنم.
البته خدا خیر به همسایهها بدهد، گاهی هوای من را دارند و چند عدد نان برای من میخرند و دم در خانهام میآورند.
شنیدن دردها و گلایههای پیدرپی مردم آن هم برای داشتن فقط چند کیسه آرد سهمیهای، وادارم میکند بلافاصله همان جا در حضور مردم شماره رئیس جدید اتحادیه نانواییهای مشهد را بگیرم.
مردم صدایشان بلند است و علیاکبر کوهپیکر نیز خبر دارد که مردم صدایش را میشنوند. میگوید: حق با شماست و هر کاری از دستم بر بیاید انجام میدهم، مکانی که کنار مسجد برای نانوایی درنظر گرفتهاید، مجوزهای بهداشتی دارد؟ تأییدیه بهداشتی را دریافت کنید درخدمتتان هستم.
چند روزی که از این دیدار مردمی و گپوگفت میگذرد، باخبر میشوم زهره فتحعلیزاده به همراه فعالان فرهنگی محله، بلافاصله دست به کار شده و از مرکز بهداشت تأییدیههای بهداشتی نانوایی را دریافت کردهاند و حالا میماند وعده رئیس اتحادیه نانوایان مشهد.
قرار میشود چند روز بعد کوهپیکر، رئیس جدید اتحادیه نانواییهای مشهد، بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد جواد الائمه (ع) در حضور اهالی محله حرفهایش را با مردم در میان بگذارد و از آخرین پیگیریهایش بگوید.
چند روز پیش رئیس اتحادیه صنف نانوایان مشهد به وعدهاش برای پاسخگویی رودررو عمل میکند. او در حضور ساکنان محله میگوید: صددرصد با خواسته شما موافقم و معتقدم اینجا باید به تعداد نانواییهایش افزوده شود، اما صریح باید بگویم اداره غله در برابر این موضوع گارد بستهای دارد.
کوهپیکیر ابراز میکند: آنها به ما پیشنهاد دادهاند نانواییهای موجود را جابهجا کنیم که شدنی نیست. در واقع برای حل این مسئله از هر راهی رفتهایم به در بسته خوردهایم. اگر دستور صریح فرماندار را برای اختصاص سهمیه آرد دولتی به این محله بیاورید برای انجام اقدامات لازم دستمان باز خواهد بود.
کوهپیکر در پاسخ به پرسشهای مردمی بیان میکند: کارگروهی که برای اینچنین مواردی تصمیمگیری میکنند هفده نفر هستند و رئیس اتحادیه صنف نانوایان نیز یک نفر از آن هفده نفر است؛ بنابراین شما از فرمانداری پیگیری کنید و ما نیز همراه و هم نظر شما هستیم.